لطیفه های قرآنی

••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

لطیفه های قرآنی

پيغمبر نه آهنگر

در زمان مأمون، شخصى ادّعاى پيامبرى كرد. او را نزد خليفه بردند. مأمون از او پرسيد: «معجزه تو چيست؟» گفت: «هر چه بخواهى». مأمون قفل بسته ‏اى را به او داد و گفت: «اين قفل را باز كن». گفت: «من ادّعاى پيغمبرى كردم، نه ادّعاى آهنگرى.»



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

+ نوشته شده در سه شنبه 3 شهريور 1394برچسب:لطیفه های قرآنی,داستان کوتاه,قصه, ساعت 10:13 توسط آزاده یاسینی